ماشین تحریر (بخش نخست)
پیشتر درباره خودنویس نوشتیم و کاغذ. این بار از ماشین تحریر خواهیم گفت. نسل جدید، شاید، زمانی را که رایانهها نبودند به یاد نداشته باشند. ولی در سالهای نه چندان دور مثلا از ۲۰ یا ۲۵ سال پیش به قبل ماشین تحریر وسیلهای مهم در صنف و صنعت نوشتن بود. توانایی ماشیننویسی مهارتی کاربردی بود. برای آموختنش گواهینامه میدادند و اگر کسی این کار را بلد بود میتوانست از فرصتهای شغلی خاصی بهرهمند شود. البته در سالهای بعد که رایانههای آمدند کسانی که مهارت ماشیننویسی داشتند همچنان میتوانستند از مهارت خود استفاده کنند و نوشتنیها را در رایانهها ماشین کنند. این روزها خیلی افراد قادرند نوشتههای خود را در رایانه بنویسند؛ هر چند غیر اصولی، کُند و همراه با غلط. ولی ماشین نویسی یا به اصطلاح امروز تایپ کردن همچنان مهارتی کارآمد است.
گذشته از ارزشهای مهارتی و فرصتهای شغلی مرتبط با ماشینتحریر، از گذشتهها، برای بعضی نویسندگان نوشتن با ماشینتحریر نوعی عادت نوشتن بوده و با حالتهای روحی آنان ارتباط داشته است. همانطور که برخی از نوشتن با خودنویس لذت میبرند، بعضی هم از ماشین کردن لذت میبرند. صحبت از تایپ رایانهای نیست. نوشتن با رایانه خود ماجرایی جداست و بعد بدان خواهیم پرداخت. صحبت ما در اینجا به ماشینتحریرهای قدیمی معطوف است که با فشردن کلیدهایشان حرف سربی با اهرمی روی کاغذ کوبیده میشدند و نوار پارچهای آغشته به جوهر که میان کاغذ و حروف سربی قرار داشت حروف را روی کاغذ ضرب میکرد و بدینسان نوشتهها نقش میبست.
افراد برای بهدست آوردن مهارت در ماشیننویسی لازم بود چند ویژگی را در خود ایجاد یا تقویت کنند. نخست لازم بود جای قرار گرفتن حروف روی ماشین را حفظ کنند تا برای نوشتن نیازی نباشد به کلیدها نگاه کنند و در نتیجه بتوانند تنها توجه خود را به حروفی که روی کاغذ نقش میبست معطوف کنند. دستیابی به این مهارت دو فایده داشت. اول اینکه سرعت نوشتن را افزایش میداد. و دوم، دقت ماشینکردن را دوچندان میکرد. توانایی دیگری که مورد نیاز بود بهرهمندی از انگشتانی نیرومند و عضلاتی ورزیده در انگشتان بود. فشردن کلیدها بهخصوص در ماشینهای دستی نیاز به واردکردن فشار زیادی روی آنها داشت تا حروف به درستی روی کاغذ نقش ببندد. بهعلاوه این فشار باید تا حدودی نیز کنترل شده وارد میشد که باعث سوراخ شدن نوار جوهر (ریبون) یا کاغذ نشود. مهارت دیگر محاسبه اندازه کلمات و حروف در یک سطر و فاصله سطرها در یک صفحه بود. ماشین نویس باید پیش از نوشتن تعداد واژههای یک سطر و تعداد سطرهای یک صفحه را تخمین میزد تا بتواند فاصلهها را به نحوی تنظیم کند که خطها بهصورت منظم در زیر هم قرار گیرند و فاصلهها از اطراف کاغذ یکنواخت باشد. این کار را امروز رایانهها انجام میدهند. اما در گذشته ماشیننویس باید این محاسبات را در ذهن خود انجام میداد. فارغ از این تواناییها، لازم بود ماشین نویس تا حدودی با مکانیک ماشینتحریر نیز آشنا باشد تا بتواند برخی اختلالها در عملکرد دستگاه را خودش رفع کند و برخی سرویسهای عمومی را مانند نظافت یا تعویض ریبون و … انجام دهد. بهرهمندی مناسب از این مجموعه تواناییها بود که یک ماشیننویس ماهر را از دیگران متمایز میکرد.
در بخش بعد از لذتهای نوشتن با ماشین تحریر و تجربه نویسندگی با آن خواهیم نوشت.