این سخن به گوشها و در ذهنها آشنا است که پس از دوران باستان، پس اندیشههای عمیقی که در یونان، ایران، هند و چین باستان شکل گرفته است، چه سخن تازهای برای گفتن باقی مانده است؟ این پرسش بهخصوص در باب اندیشههایی که به نحوهٔ زندگی مربوط است قدرتمند است. حتی اگر بتوان ادعا کرد در علم و فلسفهٔ انتزاعی و برخی شاخهها سخنان تازهای ظاهر شده است، بهنظر میرسد در باب زندگی و دانشی که به نحوهٔ زیستن اختصاص دارد کمتر سخنی بر اندیشههای باستانی افزوده است. پاسخی هوشمندانه به این چالش اشاره به اهمیت باز اندیشیها و تمایزهایی است که در اندیشیدن و بیان دوبارهٔ آموزههای کهن پدید میآید. شاید سخنان روانشناسان، جامعهشناسان و عالمان اخلاق در روزگار ما در ظاهر تکرار سخنان اندیشمندان باستانی باشد، اما اندیشیدن دوباره و روایتی دیگرگون تمایزهایی را ایجاد می کند که نمیتوان از آنها چشم پوشید.
در این میان نباید از نکتهای غافل ماند. گرچه برخی جستجوگران جهانهای باستانی از مشابهت اندیشههای امروزی با اندیشههای باستانی پرده برمیدارند، اغلب انسانها به دلیل دور از دسترس بودن آثار کهن از این شباهتها آگاهی ملموس و دقیقی ندارند. اگر چنین افرادی در معرض چالش «هیچ سخن تازهای باقی نمانده» قرار بگیرند، میتوانند به سادگی به اهمیت باز اندیشی و روایتهای تازه اشاره کنند. حال آنکه، مطالعهٔ آثار پیشینیان گاه انسان را به این نتیجه میرساند که: «ای خوشا همان اندیشههای کهن با همهٔ ظرافتهاشان و همان بیانها و روایتهای باستانی با همان عمق و سادگی توأمانشان». سخنان حکیمان باستانی گاه چنان منحصر بهفرد است و ویژگیهایی استثنایی دارد که مخاطب را به شگفتی وامیدارد. حاصل آنکه، گرچه بیان تازه و اندیشدن دوباره به پرسشها و پاسخهای باستانی درباب زندگی تمایزهایی اساسی را آشکار میکند، این تمایزها گاه ما را وامیدارد سخنان کهن را در جایگاه رفیعتری بازیابیم.
چهار رساله درباب زندگی اثری است اینچنین و مطالعهٔ آن بیش از هر چیز ما را به شگفتی وامیدارد که چگونه فرزانگانی در بیش از دو هزار سال پیش مسائل را اینچنین عمیق وامیکاویدهاند و با بیانی نغز و به شیوهای سهل و ممتنع عرضه میکردهاند.
بخش اصلی این کتاب از نوشتههای برجای مانده از فیلسوف برجستهٔ رواقی لوکیوس آنائیوس سنکا انتخاب شده است که نیمی از آن به بیان وجوه مختلف زندگی شخصی و زندگی اجتماعی اختصاص دارد و نیم دیگر به زوایای زندگی زناشویی. سنکا از شخصیتهای برجستهٔ رواقی بود که در سدهٔ نخست میلادی در رم میزیست و در زندگی پرفراز و نشیب خود در سیاست نیز دست داشت و همین مناسبات سیاسی در نهایت منجر به اعدام وی شد. این توضیح نشان میدهد سخنان وی درباب زندگی اجتماعی و مسئولیتهای عمومی در برابر زندگی شخصی و درونی تا میزان حاصل تجربهٔ زیسته و آزمودهٔ وی است.
در پایان نمیتوان این نکته را ناگفته باقی گذار که در آثار کهن، فارغ از موضوع کلی اثر و خط سیر طبعی مباحث، گاه نکتههایی نغز در میانهٔ سخن بیان شده است که از سویی ممکن است ذهن مخاطب را به طرزی عمیق تحت تأثیر قرار دهد و از سوی دیگر انتظار مواجه شدن با چنین نکتههایی در خلال بحث جاری دور از انتظار مخاطب است. مواجه شدن ناگهانی با چنین نکتههایی لذتی در مخاطب ایجاد میکند که او را مصمم میکند حتی سطری از اثر را بیتوجه نخواند.