پیرنگ

آنچه نظم و توالی وقایع را در داستان مشخص می‌کند، پیرنگ ( plot) است. پیرنگ رشته‌ای است که وقایع داستان به واسطه آن به یگدیگر مربوط می‌شوند؛ یعنی آنچه سبب می‌شود در داستان، واقعه‌ای قبل یا بعد از واقعه دیگر رخ دهد، پیرنگ است.
پیرنگ یکی از مهم‌ترین عناصر داستان است که ضعف یا قوت آن در داستان اثر بسیار دارد. هر داستان مجموعه‌ای از وقایع است و پیرنگ رابطه علت و معلولی وقایع داستان را رقم ‌می‌زند. برای مثال در «پسری از کوه بالا رفت و ناگهان پایش لغزید و سقوط کرد و مرد»، چندین واقعه رخ داده که اولین آنها بالا رفتن پسر ازکوه و آخرین واقعه، مردن پسر است. در میان واقعه نخست و واقعه آخر به واسطه پیرنگ ارتباط ایجاد شده و میان وقایع، نسبت علی و معلولی برقرار است و وقایع به ترتیب توالی زمانی آمده‌اند؛ این همان کارکرد مهم پیرنگ است.
تعریف و کارکرد پیرنگ از آن زمان که ارسطو در فن شعر به آن پرداخت تا جریانهای مختلف ادبی و جنبش‌های جدید در ادبیات، دستخوش تغییر و تحول شده است اما همواره پیرنگ مؤلفه ای مهم و اثرگذار در داستان بوده و پیرنگ قوی و درست در جلب و اقناع خواننده و جذابیت و کشش داستان سهم بسیار داشته است.

پیرنگ

ثبت دیدگاه مسدود شده است.